مسئله اثر گذاری سلبریتیها و نقش آنها در روان و ذهن افراد مسئلهای است که در دوران استیلای شبکه های اجتماعی بیشتر باید مورد توجه قرار گیرد. در واقع جدای از نقش سلبریتی ها، ما همواره نقش مخاطبان این پدیده را نادیده میگیریم. ما همواره فراموش میکنیم که در کنار آنهایی که مایل به دیده شدن هستند، بخش دیگری نیز وجود دارند که تماشاگرند. به نظر میرسد که سهم و نقش تماشا کننده نکتهی مهم و پراهمیتی است که از نگاهها و نظرها غافل مانده است. اصلا چرا ما اینقدرمشغول سلبریتیها شدهایم که حاضریم آنها را دنبال کنیم، به عکسها و مجسمههایشان زل بزنیم، اخبارشان را دنبال کنیم، امضاهایشان را جمع کنیم، رصد زندگی خصوصیشان برایمان جذاب باشد، به مارک لباسهایشان توجه کنیم، نحوه پوشش و مدل موی آنها را تقلید کنیم و حتی خودمان را شبیه آنها کنیم.
به نظر میرسد که در این مسئله نوعی اصلاح در حال رخ دادن است. اصلاح یک نقص، یا جبران یک کمبود. میلی به داشتن والدینی عالیتر. اما موضوع اصلی ماجرا چیست؟
فروید در یک مقاله به نام” رومانس های خانوادگی” اشاره مهمی به این موضوع میکند. او میگوید برای یک کودک والدینش مرجع و منبع همهی باورهای او هستند و در ابتدای زندگی آروزی فرزند این است که همچون والدینش باشد. اما وضع در همین جا باقی نمی ماند؛ با افزایش رشد فکری و کشف تدریجی طبقه و جایگاهی که والدینش به آن تعلق دارند و آشنا شدن با والدین دیگر، کودک دست به مقایسه میزند، او والدین خوب تر و بهتر را با والدین خودش مقایسه می کند و ترجیح میدهد که والدین بهتر را داشته باشد. بواسطهی فعالیتهای خیال پردازانه اش موضوع روابط خانوادگی اش تحت تاثیر این خیالپردازی ها قرار میگیرد و این امر تبدیل به راهی برای تحقق آرزوها و تصحیح زندگی او میشود.
در واقع او با این خیالپردازیها میخواهد والدینش را رها کند و کسانی را که موقعیت بهتر و بالاتری دارند، جایگزین والدین خود کند. به عبارتی پدر و مادرش را با کسانی که زندگی بهتری دارند جایگزین میکند. به نظر میرسد که این خیالپردازی میتواند تحقق یک امر غیرممکن باشد. دلمشغولی با شهرت دیگران، مجالی برای بال و پر دادن به پندار وهم آلود ارتباط او با آنها را فراهم میکند ونهایتا کودک میکوشد که والدین خود را با افرادی که جایگاه اجتماعی بالاتری دارند جابجا کند. جایگزین کردن والدین میانمایه و معمولی خود با والدینی درخشانتر و چشمگیرتر، احساس خوبی در او ایجاد میکند.
نهایتا این فرایند جایگزینی باعث میشود افراد مشهور و سلبریتیهای محبوب در ساحتی نمادین، در مقام والدین او قرار گیرند.
اینکه کجایند، چه میکنند، چه میخورند، چه روابطی دارند تبدیل به موضوع ذهن خیالپرداز او میشود. او آنها را متعلق به خود کرده و رفتار، فکر، مشخصات ظاهری و فیزیکیشان را به نحوی مرتبط با خود می بیند. اینکه «علایق آنها چیست؟»، «ورزش آنها چیست؟»، «سفرهای آنها کجاست؟» و «ارتباطات آنها چیست؟» برای او مهم میشود.
