جستجو برای:

طرد شدن یا طرد کردن؟ یک راهبرد برای رنج کمتر

گاهی پیش از آنکه دیگران فرصت کنند ما را کنار بگذارند، خودمان پیش‌دستی می‌کنیم. گویی در دلِ طرد شدن، آرامشی نهفته است وقتی که خود آن را انتخاب کنیم. دردِ انتظار برای رد شدن از سوی دیگران، از زخمی که خود بر خویش می‌زنیم، عمیق‌تر است. گاهی کنار کشیدن، نه از سرِ ضعف، بلکه از ترسِ تجربه‌ی تحقیر است، از وحشتی که مبادا روزی در نگاه کسی، اضافی به نظر برسیم. وقتی خودمان انتخاب می‌کنیم که برویم، دست‌کم توهمِ اختیار را حفظ کرده‌ایم، گویی زخم را پیش از آنکه دیگران بزنند، خودمان با دقت و وسواس برمی‌داریم، شاید که دردش کمتر باشد.

اما این راهبرد، اگرچه در نگاه نخست، سپری در برابر رنج به نظر می‌رسد، اما در نهایت، تنها جای زخم را تغییر می‌دهد. زخمی که از سوی دیگران بر ما وارد می‌شود، شاید ناگهانی و دردناک باشد، اما زخمی که خود بر خود می‌زنیم، آرام، مداوم و فرساینده است. این تصور که با پیش‌دستی بر طرد شدن، از رنج آن می‌کاهیم، چیزی جز فریب نیست. زیرا در نهایت، هر بار که پیش از دیگران خود را کنار می‌کشیم، تنها این حس را درون خودمان تقویت می‌کنیم که هرگز شایسته‌ی ماندن نبوده‌ایم.شاید به جای این‌که همیشه آماده‌ی رفتن باشیم، باید بمانیم و ببینیم چه می‌شود. شاید روزی که منتظر طرد شدنیم، کسی تصمیم بگیرد که ما را نگه دارد. شاید اگر از ترس شکست فرار نکنیم، بفهمیم که هر فقدانی، هر رنجی، هر طرد شدنی، حقیقتِ ارزش ما را تعیین نمی‌کند. شاید اگر به‌جای محافظت از خود در برابر رنج، جسارتِ تجربه کردنش را داشته باشیم، بفهمیم که برخی زخم‌ها، نه برای نابود کردن ما، بلکه برای شکل دادنمان ضروری‌اند.

 

 

با ما در تماس باشید

همکاران ما در ذهن سفید در اسرع وقت پاسخگوی شما عزیزان می باشند

دیدگاهتان را بنویسید